پل بیلزریان یک تاجر آمریکایی-ارمنی، متخصص تصاحب شرکت ها و مجرم محکوم اسـت. پل الک بیلزریان متولد 1950 « سن 70 سال؛ از سال 2020».» در میامی، فلوریدا، ودر Worcester، ماساچوست بزرگ شد. او در مدرسه اي در ورچستر، ماساچوست تحصیل کرد.
در یکی از روزهای شهریور 1347 بـه دلیل پوشیدن شلوار جین آبی کـه خلاف قانون پوشش مدرسه بود، بـه دفتر مدیر فراخوانده شد. این باعث عصبانیت او شد و او با ترک تحصیل پاسخ داد.
او سپس بـه ارتش ایالات متحده پیوست ودر آزمون معادل سازی دبیرستان برای حضور در مدرسه افسری شرکت کرد و بـه درجه ستوان یکم رسید.
پس از این کـه از ارتش اخراج شد، در دانشگاه استندفورد تحصیل کرد ودر سال 1975 مدرک کارشناسی خودرا با ممتاز در علوم سیاسی دریافت کرد.
در همان سال، او بـه مدرسه بازرگانی هاروارد پیوست اما در مورد انتخاب خود برای حضور در مدرسه مطمئن نبود. همان طور کـه او قبلاً پیشنهادات پذیرش در سایر دانشکده هاي حقوق را برای ثبت نام در HBS رد کرده بود.
ارتفاع «تقریبا»: 5’8 اینچ
رنگ چشم: سبز
رنگ مو: نمک و فلفل
او یک ارمنی آمریکایی اسـت. نياکان او از نسل کشی ارامنه «1914-1923»؛ کشتار دسته جمعی اخراج ارامنه قومی در ترکیه و مناطق مجاور توسط دولت عثمانی در طول جنگ جهانی اول جان سالم بـه در بردند ودر قرن بیستم بـه ایالات متحده نقل مکان کردند.
زمانی کـه او در دبیرستان تحصیل می کرد، والدینش از هم طلاق گرفتند و همین امر نوجوانی وی را دچار مشکل کرد. او یک برادر بـه نام Mark S. Bilzerian و یک خواهر بـه نام Deborah C. Lambert دارد.
پس از فارغ التحصیلی، بیلزریان درسال 1978 با همکلاسی خود در استانفورد، تری استفن ازدواج کرد. پس از ازدواج، آن ها بـه سنت پترزبورگ، فلوریدا نقل مکان کردند.
بیلزریان دارای دو پسر بـه نامهاي آدام بیلزریان «بازیگر و نویسنده پوکر نویسین آمریکایی تبار» و دن بیلزریان «بازیگر، تاجر، بازیکن آماتور پوکر و تأثیرگذار رسانههاي اجتماعی» آمریکایی اسـت.
پس از ترک تحصیل در دبیرستان، بـه ارتش ایالات متحده پیوست ودر جنگ ویتنام «نوامبر 1955- آوریل 1975» خدمت کرد، جایی کـه برای خدماتش در ویتنام نشان افتخار دریافت کرد.
پس از اخراج از ارتش، در دانشگاه استنفورد تحصیل کرد. هنگامی کـه او از هاروارد فارغ التحصیل شد، در دفتر خزانه داری شرکت کرون زلرباخ شغلی پیدا کرد، جایی کـه فرصت هاي ادغام را محاسبه کرد.
با این حال، او بیشتر علاقه مند بـه انجام معاملات خود بودو درسال 1978؛ پل، بـه همراه دو سرباز کهنه سرباز از جنگ ویتنام کـه تجربه پخش را داشتند، دریک ایستگاه رادیویی بـه نام “WPLP” در سمینول، فلوریدا سرمایه گذاری کردند. او از سانفرانسیسکو بـه سن پترزبورگ نقل مکان کرد تا امور مالی را مدیریت کند.
در حالی کـه دو همکارش فروش و بازاریابی کسب و کار را مدیریت میکردند. با این حال، پس از اختلاف بر سر بازرسی، بیلزریان در اواخر دهه 1970 ایستگاه را ترک کرد و بـه پدر همسرش، هری استفن، در تجارت املاک پیوست.
درسال 1984؛ او بـه همراه همسرش نزد همسرش بـه ساکرامنتو، کالیفرنیا نقل مکان کرد. پس از خروج او از ایستگاه، شرکای او در دادخواست هایي ادعا کردند.
کـه او تنها نیمی از 100000 دلاری را کـه تعهد کرده بود پرداخت کرد و پس از اخراج از هیئت مدیره، یک چک 50000 دلاری روی دسته چک شرکت بـه پدرشوهرش نوشت. ؛ هری استفن، توسعه دهنده سابق املاک و مستغلات کـه بخشی از پول خودرا تامین کرده بود. هنگامی کـه نامزدی بـه اتمام رسید، پل دریک توافق خارج از دادگاه، موفق شد.
سرمایه پدرشوهرش را پس بگیرد و سفته اي 300000 دلاری را برای رد تمام ادعاهای دارایی هاي ایستگاه تضمین کند. خیلی زود وارد کار پدرشوهرش شد ودر سال 1361 بـه بورس روی آورد.
در اوایل سال 1984؛ او نخستین تلاش خودرا در کسب و کار تصاحب با یک مالکیت کوچک در Syntax Corporation انجام داد، زمانی کـه او برنامه هاي خودرا بـه افراد زیادی گفت و سهام قبل از این کـه بتواند بیشتر ان را بخرد، نتیجه معکوس داد.
درسال 1985؛ نخستین دو تلاش برجسته او برای تصاحب، یکی از تولید کنندگان لباس نیویورک “Cluett Peabody & Company” و دیگری توسط شرکت ساختمانی پیتسبورگ “HH Robertson” اتفاق افتاد. درسال 1986؛ او بـه فلوریدا بازگشت و بـه همراه سرمایهگذاران دیگر ویلیام و ارل آی.
مک «فرزندان توسعهدهنده املاک نیوجرسی اچ. برت مک» پیشنهادی برای تصاحب شرکت کاغذ همرمیل با خرید حدود 3.3 میلیون سهام همرمیل بـه طور متوسط آغاز کرد.
قیمت تقریبا 47 دلار برای هر سهم، و سپس پیشنهاد 900 میلیون دلار «52 دلار بـه ازای هر سهم» برای خرید باقیمانده شرکت، کـه پس از فروختن هامرمیل بـه اینترنشنال پیپر بـه قیمت 64.50 دلار بـه ازای هر سهم، رد شد.
بیلزریان و سایر سرمایه گذارانش همان گونه از این معامله بیش از 60 میلیون دلار سود داشتند. درسال 1987؛ Bilzerian تصاحب شرکت Singer Corporation، یک تولید کننده الکترونیک دفاعی را آغاز کرد. در اکتبر 1987؛ گروهی از سرمایه گذاران بـه رهبری بیلزریان، 2.1 میلیون دلار سهام سینگر را در دو ماه قبل خریداری کردند.
توسط T. Boone Pickens. در ژانویه 1988؛ پیکنز 150 میلیون دلار کمک مالی اضافی ارائه کرد کـه بـه بیلزریان کمک کرد تا سینگر را خریداری کند. 1 میلیون سهم سینگر در دو ماه گذشته.
توسط T. Boone Pickens. در ژانویه 1988؛ پیکنز 150 میلیون دلار کمک مالی اضافی ارائه کرد کـه بـه بیلزریان کمک کرد تا سینگر را خریداری کند.
1 میلیون سهم سینگر در دو ماه گذشته. توسط T. Boone Pickens. در ژانویه 1988؛ پیکنز 150 میلیون دلار کمک مالی اضافی ارائه کرد کـه بـه بیلزریان کمک کرد تا سینگر را خریداری کند.
پس از گذراندن دوران محکومیت در زندان برای پرونده Stock Parking در دهه 80؛ او رئیس شرکت نرم افزاری Cimetrix در یوتا شد. درسال 2002؛ دولت مالکیت وی را در Cimetrix مصادره کرد و شرکت ورشکست شد.
لوگوی Cimetrix
درسال 2020؛ گزارش شد کـه او مدیریت Ignite International Ltd. را کـه توسط دن بیلزریان «پسر او» تأسیس شده بود، بر عهده داشت.
گزارشها حاکی از ان اسـت کـه Bilzerian نقشی کمتر در سایه در شرکت داشته اسـت و هزاران ایمیل بین خود و سایر مدیران ارشد Ignite ارسال کرده اسـت.
درسال 1986؛ دولت فدرال با یک طرح معاملاتی خودی مواجه شد کـه از طریق ان یک بانکدار سرمایه گذاری Drexel Burnham بـه نام دنیس لوین در حال مبادله اطلاعات داخلی با چمدان هاي پول نقد از ایوان بوسکی، تاجر سهام، بود کـه علیه Boyd Jefferies، مالک معروف و معروف شهادت داد.
رئیس Jefferies & Company. پس از ان؛ جفریز علیه سه فرد در جامعه بانکداری شرکتی و سرمایه گذاری، از جمله بیلزریان شهادت داد.
SEC سپس بیلزریان را تعقیب کرد و وی را بـه دلیل دخالت در اقدامات فریبکارانه طی چهار معامله با مخفی کردن مالکیتش بر اهداف تصاحب در حسابهاي مخفی در شرکت کارگزاری سهام Jefferies & Co در لس آنجلس متهم کرد.
بـه گفته وی، من نخستین کسی بودم کـه بـه دلیل نقض افشای 13 بعدی متهم شدم زیرا صدها پرونده قبلی مدنی بودند و با موافقت نامه ها و بدون جریمه یا مجازات حل و فصل شدند.
اگر احساس میکردم حق با من اسـت، 100000 دلار برای دفاع از یک دادخواست 200 دلاری خرج خواهم کرد. “من حدس می زنم کـه این تعریف نهایی دعوا باشد.”
بیلزریان سپس در 12 مورد نقض قوانین اوراق بهادار و مالیات، توطئه و اظهارات غلط بـه دولت در بین جنجالهاي فزاینده عمومی اعتراف کرد و خواستار محاکمه سریع برای پاکسازی نام خود شد.
پس از دو روز رایزنی در ماه ژوئن، هیئت منصفه بیلزریان را در 9 اتهام از جمله توطئه، اظهارات غلط و نقض قوانین اوراق بهادار مجرم تشخیص داد. او در ماه سپتامبر بـه دلیل شهادت در دفاع از خود بـه چهار سال زندان و جریمه 1.5 میلیون دلاری محکوم شد. بـه گفته وی،
قاضی وارد قبل از محاکمه بـه من گفته بود کـه اگر شکست بخورم و شهادت ندهم، زندانی نمیشوم، اما اگر شکست بخورم و شهادت بدهم، بهای ان را خواهم پرداخت.»
تقاضای تجدیدنظر بیلزریان در دادگاه تجدیدنظر حوزه دوم مطرح شد کـه در ژانویه 1991 دریک تصمیم تقسیم شده علیه او حکم صادر کرد و دلیلی در استدلال او مبنی بر این کـه محاکمه او ناعادلانه بوده اسـت، یافت نشد.
او دوران محکومیت خودرا در دسامبر 1991 در کمپ زندان فدرال کـه اکنون بسته شده، اگلین در پایگاه نیروی هوایی اگلین، فلوریدا آغاز کرد. وی در آذرماه 92 برای گذراندن دوران محکومیت خود در حصر خانگی از زندان آزاد شد.
پس از محکومیت بیلزریان، SEC «کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده» یک شکایت مدنی علیه بیلزریان با اتهامات مشابهی تنظیم کرد تا وی را وادار کند کـه سود حاصل از تلاشهاي تصاحب را از بین ببرد.
هدایت. درسال 1993؛ یک قاضی فدرال بـه نفع SEC رای داد و بـه بیلزریان دستور داد کـه 33.1 میلیون دلار سود بـه اضافه سودی کـه بالغ بر 62 میلیون دلار بود، از بین ببرد.
در ژانویه 1994؛ بیلزریان علیه حکم مدنی در دادگاه استیناف ناحیه کلمبیا تقاضای تجدید نظر داد کـه رد شد. در ژوئن 2020؛ دادگاه عالی حکم داد کـه SEC ممکن اسـت بـه عنوان «تسکین عادلانه» برای نقض قانون اوراق بهادار، از دادگاه تقاضای کند و از ان تقاضای کند.
بیلزریان با توجه بـه حجم حکم ورشکستگی علیه او، درسال 1991 وادار بـه اعلام ورشکستگی شد. درسال 1999؛ او سعی کرد خانه خودرا در محله معتبر آویلا در تامپا، فلوریدا برای فروش بگذارد.
پس از این کـه کمیسیون بورس و اوراق بهادار بـه تعقیب بیلزریان ادامه داد، قاضی حکمی را صادر کرد کـه در ان یک گیرنده برای دارایی هاي او تعیین کرد و دستور بازداشت وی را بـه دلیل توهین مدنی صادر کرد.
در ژانویه 2001؛ بیلزریان مجدداً تقاضای ورشکستگی کرد و داراییهاي غیرمعاف خودرا 15805 دلار در مقابل 140 میلیون دلار بدهی اعلام کرد، کـه بیشتر ان برای قضاوت دولت در مورد ورشکستگی بود.
در 11 ژوئن 2001؛ زمانی کـه بیلزریان در زندان بود، ماموران اف بی آی بـه استحکام یک حکم مهر و موم شده بـه محل اقامت خانواده وی یورش بردند و کامپیوترها، فایل ها و یک اسلحه گرم برتا را توقیف کردند.
بیلزریان از مامور اف بی آی بـه دلیل ارائه سوگندنامه اي کـه عمدتاً حاوی اظهارات غلط بود شکایت کرد اما یک قاضی فدرال این پرونده را رد کرد.تری استفن ؛ اقامتگاه را میفروخت و درآمد حاصل از ان رابا SEC تقسیم میکرد و بیشتر ثروت خودرا بـه SEC منتقل می کرد.
صلیب گالانتری ویتنامی
مدال ستاره برنز
مدال قدردانی ارتش
او دارای 28000 فوت مربع 10 اتاق خواب، 13 حمام، و شش قلعه نیمه حمام در آویلا، تامپا، با زمین هاي سرپوشیده بسکتبال و راکتبال، چهار شومینه و یک اتاق شراب بود کـه درسال 2016 بـه قیمت 2.85 میلیون دلار فروخته شد.
او ورزش را دوست دارد و همچنین زمین هاي سرپوشیده بسکتبال و راکتبال را برای ورزش در عمارت فروخته شده خود در آویلا، تامپا ساخته اسـت. او حتی آرزوی حضور دریک لیگ بزرگ بیسبال را داشت.
پل بیلزریان یک علاقه مند بـه سینما اسـت و میخواست برای استفاده شخصی خود و مزایای مالیاتی ناشی از کاهش ارزش فیلم ها بـه کتابخانه ویدیو دسترسی داشته باشد. او همچنین از یک فروشگاه اجاره ویدئو در مرکز مد South Bay خود در ساراسوتا بازدید می کرد.
پس از ترک تحصیل، او سوار موتورسیکلت خود شد، دریک رستوران فست فود صندوق را کار کرد و برای مدت کوتاهی کامیون ها را بار کرد. وقتی حوصله اش سر رفت بـه ارتش پیوست.
زمانی کـه در استنفورد تحصیل می کرد، او و همسرش، تری استفن ؛ برای انجام کارهای روزمره یک دوچرخه قرض میگرفتند. در حالی کـه تری دوچرخه را رکاب می زد.
روی فرمان سوار می شد و لباس ها را متعادل می کرد. با این حال، بـه گفته یکی از همکلاسی هایش، او در ان زمان یک «کادیلاک بزرگ و قدیمی» داشت.
از سال 1978 تا زمانی کـه درسال 1991 بـه زندان رفت، صاحب چند خانه در سن پترزبورگ بود.
در جلسه رسیدگی بـه پرونده پارکینگ سهام خود درسال 1989؛ او ارزش خودرا بیش از 50 میلیون دلار تخمین زد. بعدا در همان سال در لباس شخصی، دارایی خالص خودرا 81.4 میلیون دلار اعلام کرد. او گاهی اوقات میگفت کـه صدها میلیون دلار درآمد داشته اسـت.
در جریان حملات 2020 آذری ها، پل و دو پسرش، آدام بیلزریان و دن بیلزریان ؛ 250000 دلار بـه صندوق همه ی ارمنی هایاستان اهدا کردند کـه در حال حاضر برای حمایت از آرتساخ در حملات گرد آوری میکند. او در گفتگو اي دراین باره گفت:
من بسیار ناامید هستم کـه آذربایجان تصمیم گرفت بـه مردم ارمنی حمله کند. این ترسناک اسـت، جوانان در حال مرگ هستند. کشور باید از خود دفاع کند و مردم برای جنگ بـه سمت مرزها میروند.